مقدمه

امروزه انقلابي عظيم در فنون ارتباطي واطلاعاتي وشكل­ گيري يك نظام جديد مبتني بر زبان ديجيتالي بنيادهاي مادي جهان را چنان دگرگون كرده است كه هيچ­گونه انزواگزيني وكناره ­گيري را برنمي ­تابد.اين دوره كه عصر اطلاعات نام گرفته نيازهاي جديدي را به وجود آورده است به طوري كه ديگر اداره و مديريت بخش­هاي مختلف بويژه حوزه طراحي برنامه­درسي و يادگيري در يك نظام تعليم و تربيتي با روش­هاي سنتي مربوط به زمان گذشته لطمات جبران ناپذيري به همراه دارد وجوابگوي انتظارات بشر امروزي نيست.بررسي­هاي اخير فناوري اطلاعات را يكي از عوامل توليد دانسته،به منزله دارايي محسوب مي­كند به طوري كه هزينه­ هاي مترتب برآن نوعي سرمايه ­گذاري محسوب مي­شود وحتي برخي آن را جزء اصلي عوامل توليد مي­دانند به عبارت ديگر،فناوري اطلاعات را مبني براي افزايش توان وبهينه­ سازي عواملي چون نيروي انساني،ابزار و سرمايه تلقي مي­كنند نتيجه ­گيري مي­كنند كه تمدن حاصل فعاليت­هاي آموزش و پرورش است ودر جنبه مثبت آن بيش از آنكه به زمين ، سرمايه وماده اوليه متكي باشد بر نيروي خلاقيت بشري ،نبوغ وابتكار او متكي است (حمزه­ بيگي،1383، ص 36).

مجموعه شواهد ونتايج آموزشي مؤيد آن است كه در آستانه قرن بيست ­ويكم امكان ندارد.مفروضات گذشته ومفاهيم سنتي براي فعاليت آموزشي چندان مفيد باشند.اكثر متخصصان تربيتي به اين عقيده­اند كه تعليم وتربيت عصر صنعتي ديگر امكان حل مسائل عصر اطلاعات را ندارد ونمي­تواند نسل جوان امروز را براي جهان پيچيده­اي كه در انتظار آن­هاست،آماده كند (شعباني،1383، ص93).

بنابراين آموزشوپرورش ناگزير است كاركردهاي نويني را متناسب با روح زمانه براي خويش برگزيند(حقيقت­دوست،1381).

در اين مقاله سعي شده است به چند تحول مهم در حوزه برنامه درسي كه حاصل به كارگيري فناوري­هاي نوين آموزشي است،اشاره گردد.

تعريف وتاريخچه فناوري اطلاعات

فناوري اطلاعات عبارت از جمع­آوري و گردآوري، سازمان­دهي، ذخيره­سازي و نشر و استفاده از اطلاعات در قالب صوت، تصوير، گرافيك، متن، و... با استفاده از ابزار رايانه­اي و مخابراتي و... است. اصطلاح فناوري اطلاعات براي توصيف فنوني به­كار مي­رود كه ما را در ضبط، ذخيره­سازي، پردازش، بازيابي، انتقال و دريافت اطلاعات ياري مي­كند. سه محور اصلي در فناوري اطلاعات سخت افزار، نرم­افزار و فكرافزار(مديريت دانش) مي­باشد.فناوري اطلاعات بااختراع نخستين تكنولوژي انقلاب صنعتي در سال­هاي 1660 الي 1850 با اختراع موتور بخار آغاز شد و با دومين انقلاب صنعتي در سال­هاي 1890 الي 1930 و اختراع الكتريسيته و توسعه صنعت شيمي استمرار يافت. اگر فناوري اطلاعات را به مجموعه­اي از خدمات و محصولاتي اطلاق كنيم كه داده­هاي خام را به اطلاعاتي مفيد، در دسترس و با معني تبديل مي­نمايد، بايد ظهوراينترنت را نقطه اوج و كمال توسعه فناوري در حال حاضر بدانيم. البته نبايد تصور شود فناوري اطلاعات، اينترنت است اين دو تفاوت ماهوي با هم دارند. زيرا اينترنت تكنولوژي با قابليت بالا و يك امكان است، اما فناوري اطلاعات يك انديشه، يك فرهنگ، يك جريان فكري اثرگذارمي­باشد(عبادي، 1380).

تعريف برنامه درسي

كلمه برنامه درسي معادل واژه curriculum است از نظر لغت از كلمه لاتين currere به معناي راهي كه بايد طي شود گرفته شده است. اين تصور بر يك مسيريا برخي موانع يا وظايفي دلالت مي­كند كه هر فرد بر آن­ها غلبه پيدا مي­كند. يعني مقوله­هايي كه داراي آغاز انجام است وبايد هدف­هايي از آن­ها منتج شود (ملكي،1389، ص26).علي شريعتمداري برنامه درسي را به عنوان كليه تجارب، مطالعات، بحث­ها ، فعاليت گروهي و فردي و ساير اعمالي مي­دانند كه شاگرد تحت سرپرستي و راهنمايي مدرسه انجام مي­دهد تعريف مي­كند(عابدي،تاجي، 1380، ص10).

آيزنر در تعريف برنامه­ي درسي مي­گويد:(برنامه درسي عبارت از يك سلسله وقايع آموزشي طراحي شده كه به قصد تحقق نتايج آموزشي براي يك يا چند دانش­آموز پيش بيني شده است (ملكي،1389، ص26). برنامه درسيعبارت از آنچه آموخته مي­شود،نظير درسي،انتقال تجربيات و انتقال اطلاعات مواد(ملكي،1381، ص14).

تعريف برنامه درسي مبتني بر فن­آوري اطلاعات

براي برنامه درسي در عصر اطلاعات تعاريف گوناگون ارائه شده است كه به برخي اشاره مي­شود.برخي آن را تلفيق فناوري اطلاعات ازجمله وب،يا فرايند برنامه­ريزي براي فرايند ياددهي-يادگيري با بهره­گيري ازفن­آوری اطلاعات و راهنمايي يادگيرندگان و دسترسي به مواردي كه مبتني بر وب تسهيل مي­شود،مي­دانند(حمزه بيگي، 1383، ص42).

مانيفست برنامه درسي در عصر فن­ آوري اطلاعات                                                    

1-     توجه به يادگيري مادام العمر

2-     ايجاد انعطاف دربرنامه­ها و شخصي كردن برنامه درسي براي دست­يابي به استقلال عقلاني

3-     كاوش وبررسي آثاركاربرد فناوري درجهان بيني،فرهنگ و ارزش­هاي بومي

4-     روي خوش نشان دادن به رويكرد چندفرهنگي

5-     حساسيت به جهت­گيري خرد بنياد،آموزش باورها و ارزش­هاي ديني و اخلاقي

6-      اهتمام به تربیت هنري و زيبا شناختي

7-     ارزش براي پرسش­گري سؤال­ محوري

8-     تقويت قابليت­هاي تفكر همچون تفكر خلاق و تفكر نقاد

9-     اهميت به پرورش قابليت­هاي دمكراتيك (شهروندي)همچون حس همزيستي،مدارا و ...

10- اهميت به نقش آفرينندگي و توليد و ساخت­وساز در عرصه دانش و اطلاعات

11- تقويت هويت ملي و سازگاري ميان سطوح گوناگون هويتي(فراملي،جهاني)

12- تقويت ضرورت تعامل­هاي چهره به چهره به منزله جوهروجودي انسان

13- توجه به ضرورت تعامل انسان با طبيعت و محيط

14- عدم تأكيد انحصاري به انتقال دانش و اطلاعات وپيش گرفتن روش اعتدال و تكوين فضا براي تقويت فهم پديده­ها

15- توجه به يادگيري زبان بين­المللي

16-  توجه به تعريف تازه­اي از سواد كه سواد رايانه­اي و اطلاعاتي رادر برگيرد (مهرمحمدي،1383، ص 168).

رويكردها درباره نقش فن­ آوري اطلاعات در برنامه درسي

1- ديگاه اصلاح­گرا: اين ديدگاه فناوري اطلاعات را نه به عنوان يك مقوله تمدني بلكه در يك حد فن­آوري آموزشي براي تعليم وتربيت، ابزاري براي پيشبرد اهداف برنامه درسي و تحولي در روش­هاي ياددهي-يادگیري به صورت تدريجي واصلاحي مي­داند. اين ديدگاه­ها در پي آن خواهد بود تا روش­ها يا ساز و كارهاي سنتي تعليم وتربيت را دست خوش تغيير ودگرگوني نمايد وتمام توجه خود را به اين گونه فرايندها معطوف مي­دارد. همان طور كه دكتر مهرمحمدي در مقاله به عنوان «باز انديشي مفهوم و مدلول انقلاب آموزشي در عصر اطلاعات وارتباطات» به آن اشاره كرده است اين نوع برداشت از فن­آوري اطلاعات را مي­توان از نوع كارايي دانست. و اين مفهوم اشاره به اين نكته دارد در بستر بهبود روش­ها رويه­هاي اجرايي بايد گام برداشت. حال اين كه واضح است كه مستغرق شدند در پرسش­هايي از نوع چگونگي كارايي به منزله غفلت از مأموريت اصلي اين نظام­ها يا همان مأموريت عصري است كه قابل توجيه واغماض نيست و فرجام مناسبي را به دنبال نخواهد داشت.

2- ديدگاه تحول­گرا: اين ديدگاه محدود به روش­ها و ابزارهاي تعليم وتربيت و برنامه درسي را نشانه گرفته است. اين ديدگاه، در پي ايجاد انقلابي در زمينه تعليم و تربيت مي باشد.طبق اين نظر اهداف تعليم و تربيت به خاطر نيازهاي جديددچار تحول و دگرگوني خواهد شد. واهداف جديد، مطالب تجربيات آموزشي،‌و مواد آموزشي و محتواي آموزشي متفاوت است برنامه­ريزان درسي نبايد در جستجوي اهداف و رويه­هاي سنتي باشند كه ما حاصل آن به وجود آمدن انسان­هاي قابلي است كه هيچ­گونه كارايي در جامعه معاصر نخواهد داشت. بلكه مي­بايست ديدگاه وروش خود رادر اين زمينه متحول ساخته وهمگام با تحولات شوند. اين ديدگاه معطوف به اثربخشي است واشاره به اين نكته دارد كه زمينه­ي اصلي تعليم وتربيت وبرنامه درسي مي­بايست متأثر از اين تحولات شوند(غفاري، 1388، ص6).

يافته­ هاي جديد درباره  تأثير فن­ آوري بر يادگيري

1- تحقيق فرا-تحليلي كوليك: نتايج اين تحقيق نشان مي­دهد مبتني بر رايانه بر تمركز وجنبه­هاي فردي، فرايند آموزش را با نياز ها،‌علايق و ... دانش­آموزان به شيوه­هاي جديد يادگيري منطبق مي­كند.

2- تحقيق سيوين-كاچالا: در نتايج حاصل از اين تحقيق آمده است كه دانش­آموزان در محيط­هاي تكنولوژي اثرات مثبت محيط رابر پيشرفت خود تجربه كرده­اند.

3-كلاس­هاي اپل: كاربرد فن­آوري جديد در اين كلاس­ها، اثر مثبتي برنگرش دانش­آموزان داشته و به تغيير شيوه­هاي تدريس در كلاس منجر شده است.

4- برنامه آموزش مهارت­هاي اساسي در رايانه در ويرجينياي غربي: نتايج اين تحقيق نشان مي­دهد يكنواختي دسترسي دانش­آموزان به فن­آوري، نگرش­هاي مثبت به فن­آوري و تحصيلات معلمان در زمينه فن­آوري آموزشي، به كسب بزرگترين پيشرفت تحصيلي دانش­آموزان منجر شده است.

5- تحقيق­هارولد ونگلينسيدر مورد اثر فناوري بر پيشرفت رياضيات: كاربردهاي سطح بالا از رايانه­ها و رشد حرفه­اي در اين زمينه با پيشرفت تحصيلي دانش­آموزان در رياضيات مرتبط است.

6- برنامه محيط يادگيري حمايت شده توسط رايانه: برنامه مذكور ميزان تعميق دانش­آموزان را تا بالاترين حد افزايش مي­دهد وتفكر مترقي و در عين حال مستقل را تشويق مي­كند.

7- تحقيق گروه معرفت­شناسي دانشگاه ام.آي.تي در زمينه يادگيري: اين تحقيقات نشان مي­دهد ميزان موفقيت دانش­آموزان در آزمون­هاي طراحيشده با ميزان دسترسي دانش­آموزان مبتني بر رايانه، فن­آوري متعدد يادگيري، فن­آوري شبكه­اي همگاني و ...  در ارتباط مستقيم است(رئوف، 1389).

علل استقبال جهاني از پديده فن­آوري­هاي نوين آموزشي

امروزه، به كارگيري توسعه فن­آوری­هاي آموزشي در فرايند برنامه درسي را همه نظام­هاي آموزشي در دستور كار خويش قرار داده­اند كه علل اين استقبال جهاني را مي­توان در موارد زير بيان كرد:

1- پيشرفت­هاي چشم­گير در فن­آوري اطلاعات و ظرفيت آن­ها در ارائه فرصت­هاي آموزشي،‌‌ كاهش هزينه­ها و افزايش سهم موسسه­هاي آموزشي در ابزار ملي و بين المللي.

2- افزايش رشد جمعيت جهان كه از 1/6 ميليارد نفر به 3/7 افزايش خواهد يافت كه 95/. اين رشد در كشورهاي در حال توسعه خواهد بود.

3- گسترش فزاينده فن­آوري­هاي اطلاعات و ارتباطات و گردش اطلاعات، ايده­ها، ارزش­هاي فرهنگي، سرمايه، كالاها وخدمات در شبكه اقتصاد جهاني، تقاضا براي آموزش اين فن­آوري­هارا افزايش داده است.

4ـ رشد انفجاري دانش­هاي علمي و گسترش شكاف بين كشورهاي در حال توسعه يافته.

5ـ كاهش بودجه دولت­ها براي تأمين منابع مالي به منظور پاسخ به تقاضاهاي فزاينده.

6ـ رسيدن به استانداردهاي جهاني، فراگيري سواد آموزش (حضرتي، 1385، ص6).

مهم­ترين تحولات حضور فن­آوري­هاي نوين در حوزه برنامه­ريزي عبارتند از:

الف ـ تحول بنيادين در نقش معلم و استادان

ورود فن­آوري­هاي ارتباطي و اطلاعاتي به حيطه آموزش به طور كلي نقش معلم و اساتيد دانشگاه را دگرگونكرده است و از حالت متكلم وحده و تكليف دهنده، بيرون آورده است فن­آوري اطلاعات و ارتباطات سبب مي­شود معلم و استاد ديگر مأمور انتقال تمدن از نسلي به نسل ديگر نيست، بلكه وظيفه­اش انتقال دادنانديشه است او در اين شرايط با ابعاد تازه­اي از وظايف روبرو است.

معلمان به جاي سخنراني و ارائه اطلاعات به راهنمايي يادگيرندگان و مديريت منابع مي­پردازند.معلمان به جاي آن كه به سؤالات پاسخ دهند يادگيرندگان را براي يافتن پاسخ هدايت مي كنند.معلمان به جاي آن كه صرفاً محتوا را تهيه كنند به طراحي تجارت يادگيري براي دانش­آموزان مي­پردازند.معلمان ساختار اصلي و چارچوب كار را براي دانش­آموزان تدارك مي­بينند و يادگيرندگان را تشويق مي­كنندكه خود فرآيند يادگيري را كنترل كنند.معلمان چشم­اندازهاي متفاوت يك موضوع را ارائه مي­دهند و بر مهم­ترين ديدگاه­ها تاكيد مي­كنند.معلمان به جاي آن كه به تنهايي تدريس كنند، به صورت گروهي با يكديگر همكاري و آموزش را رهبريمي­كنند.معلمان به جاي آن كه شخصاً بر محيط تدريس كاملاً كنترل داشته باشند با مشاركت دانش­آموزان اين كاررا انجام مي­دهند.معلمان به سبك­هاي يادگيري دانش­آموزان حساسيت بيشتري نشان مي­دهند (امامقلي­وند،1386).

معلمان در عصر پيشرفت فن­آوري ضمن داشتن نقش راهنما، تسهيل كننده و هدايت كننده بايد از نظراطلاعاتي خود را تغذيه كنند تا بتواند پاسخگوي خيل عظيم نيازها و پاسخ هاي يادگيرندگان باشد.

چون يادگيرنده ديگر يادگيرنده ديروز نيست تا معلم بتواند با اتكا به كتاب و روش­هاي تجويزي او را از نظراطلاعاتي تغذيه كند (خسروي و ابراهيمي،1383،ص681)، هم­چنين استفاده از اينترنت و فن­آورياطلاعاتي به اين دليل براي معلمان اهميت دارد كه هم باعث دسترسي به اطلاعات و كشفيات علمي مي­شودو هم ارتباط معلم با مراكز علمي و پژوهشي سراسر دنيا و كسب مشورت و تبادل نظر با متخصصان هر رشتهو دسترسي به تازه­ترين اطلاعات و گسترش ديد علمي و همچنين دسترسي به منابع اطلاعاتي جهاني، فراتراز كتابخانه­هاي عمومي شهري و ملي و استفاده از مجلات علمي و تخصصي، دريافت به روز اطلاعات واجراي پژوهش در زمينه­هاي فراملي و بين­المللي را ميسر مي­كند.

در اين سيستم علاوه بر ايجاد رقابت سالم بين معلمان، از نظر نحوه ارائه مطالب در اينترنت فرصت­هاي تحقيقي مناسبي نيز در اختيار اساتيد قرار مي­دهد آن­ها حتي مي­توانند واكنش انواع مختلف دانشجويانبه مطالب درسي خود و روش­هاي ارائه مطالب را مورد بررسي قرار داده و به نقاط قوت و ضعف خودپي ببرند (دولت آبادي،1383،ص77).پيروان نظريه سازندگي به اين باورند كه اساتيد و دانشجويان بايد دانش وحقايق علمي را با مشاركت همكشف، توليد و ساختارسازي كنند (شعباني،1383، ص99).

هلك وپويسون معتقدند كه خطمشي­ها و رهنمودهاي متعددي مي­توان براي كمك به معلمان در روزآمدنكردن شيوه­هاي تدريس پيشنهاد داد.به معلمان بايد كمك كرد تا مهارت­هاي جديدي را مانند اجراي كارگروهي، توسعه روش­هاي ياددهي-يادگيري، تغييرات اساسي رفتاري از طريق آموزش­هاي قبل و ضمنخدمت كسب كنند (معروفي، 1383، ص697).

ب ـ تحول بنيادين در ابزارهاي آموزشي

با گسترده شدن فن­آوري اطلاعات و نفوذ وسايل ارتباط از راه دور به عمق جامعه، ابزارها و روش­هايآموزش نيز دچار تحول مي­شوند.تحول اين ابزارها و روش­ها در جهتي است كه هر فرد در هر زمانو هر مكان بتواند با امكانات خودش و در زماني كه خودش مشخص مي­كند مشغول يادگيري شود.

چند نمونه از ابزارهاي فن­آوري اطلاعات كه در اين زمينه نقش اساسي دارند را مي­توان نام برد: متونالكترونيكي،فيلم­هاي ويدئويي و فيلم­هاي آموزشي ماهواره­اي و خطوط مراسلاتي، سلسله برنامه­هايراديوئي، نوارهايسخنراني، راديوئي،ارتباط مستقيم الكترونيكي و پرسش و پاسخ آن­لاين، پست الكترونيكتصويري، بولتن بورد، نرم افزارهاي چندرسانه­اي، رايانه­هاي بزرگ، ريزرايانه، لوح­هاي فشرده، چاپگرهايليزري و رنگي، تصاوير متحرك و رايانه­اي انيميشن، شبيه­سازي رايانه­اي، منابع كمك آموزشي رايانه­اي،نشر الكترونيكي، دوربين ديجيتالي، آموزش از راه دور، دي.وي.دي، راديو ضبط و تلويزيون ديجيتالي،نظام اطلاعات جغرافيايی، شبكه­هاي رايانه­اي(محلی و جهانی)،اينترنت‌، جاوا،شبكه،تلفن ويديويي. اين ابزارهای نرم­افزاري شرايط تعاملات غير هم زمان را به طور ساده فراهم می­كند وبا بهره­گيري از گفتگوهاي غير كلامي متن محور،محيط­هاي يادگيري مجازي متن محور ويا اتاق­های گفت و شنود مجازي تحت شبكه مي­توان تعاملات پرسشي و پاسخي را پوياتر كرد (سركشيكيان،1385، ص146).

ج - تحول بنيادين در كلاس درس

شواهدمتعدد نشان می­دهد منابع تأثیرگذار بر یادگیری همچون روش­های یادگیری افراد،متعدد و تلفیق  شده هستند(پاسکارلا و ترینزینی،1991؛ استیچ،1996).

د - تحولات بنيادين در ماهيت و مفهوم بادگيري

جهان دائماً به نحوي خلاق در حال تغيير است.بهره­مند شدن از اين تغييرات مستلزم نوع جديدي از يادگيري است. چالش عظيمي كه امروز جوامع باآن روبرو هستند روش­هاي تازه­اي براي يادگيري را طلب مي­كند. رها كردن راه­هاي كهنه، مدل­هاي يادگيري حفظي، اطاق درسي كلاسيك،جداسازي معلم و يادگيرنده و بجاي آن ساختن محيطي كه افراد در فرايندهاي تفكر خلاق درگير شده مداوم و هوشمندانه مبادرت به دوباره آغاز كردن مي­نمايند، راه حلي براي يادگيريمؤثر است (قاسم­زاده،1379).

به خاطر نيازهاي سرمايه­داري به بازده بيشتر و تغييرات سريع در امر توليد و فعاليت­هاي اقتصادي، علم روزبه روز تخصصي­تر و وسيع­تر مي­شود.به همين دليل علم نه مانند جوامع گذشته يراي دانشمندان امري آماتوري و پاره وقت،بلكه به صورت امري حرفه­اي و تمام وقت در مي­آيد.بنابراين،براي اينكه متخصصان بتوانند با وسايل جديد كار كنند،برنامه­هاي بلند مدت آموزشي بايد به برنامه­هاي كوتاه مدت آموزشي همچون دوره­هاي كارآموزي و دوره­هاي تخصصي تغيير بايد تا افراد بتوانند، در جريان آخرين دستاوردهاي علمي روز قرار گيرند.اين آموزش­ها مي­توانند قدرت تحرك حرفه­اي فرد را تأمين كند و افراد صاحب صلاحيت و متخصص را در جريان آخرين تحولات علمي و فني قرار دهد (زائر كعبه،1387).

اگر قرار است دانشجويان به طور مستقل فراتر از فرضيه نسبت به وادي كثرت و عدم قطعيت يافته­هاي علمي گام بردارند كسب مهارت­هاي تفكر انتقادي و منطقي،توانايي جمع­آوري اطلاعات و شواهد لازم،تجزيه و تحليل داده­ها،توانايي ارزشيابي و قضاوت بر اساس شواهد صحيح بايد يكي از نتايج ضروري يادگيري باشد پذيرش مسؤليت­هاي اجتماعي دو شهروند مفيد بودن علاوه بر اينكه پيچيده و سطح بالا را می­طلبد، نيازمند مهارت­هاي عاطفي قوي و تعهد عميق نسبت وظايف است. نظام­هاي آموزشي نمي­توانند بر اساس نظريه­هاي تك­بعدي و انحصاري به تربيت چنين شهرونداني عمل كنند بلكه بايد بر اساس ديدگاهي كل­نگر كه در آن تفكر، احساس،مهارت و ساير عوامل ضروري و تأثير گذار بطور مستمر و قوي تفليق شده باشند، گام بردارند (شعباني، 1383،ص98).

استادان و مسؤلان اجرائي تعليم و تربيت بايد اين واقعيت را كه هوش يك عامل تك­بعدي نيست و افراد مي­توانند داراي هوش چندگانه باشند،باور كنند (گاردنر، 1983).البته اين نكته را هم بايد مدنظر قرار دهند كه افراد به طور هم­زمان مي­توانند داراي هوش زبان­شناختي، رياضي-منطقي،فضايي،بدني،جنبشي،هنري و طبيعي باشند. آن­ها بايد به اين نتيجه برسند كه يادگيري خدادادي تك­بعدي نيست، افراد به روش­هاي مختلف به تفسير اطلاعات مي­پردازند و به سبك­هاي مختلف ياد مي­گيرند (كولب، 1984).انگيزه و ميزان يادگيري نيز بستگي به عواملي چون اهداف،انتظارات و اسنادهاي علمي مختلف در فرايند يادگيري دارد(استيج، 1996).

ه - تحولات بنیادین در طراحی محتوای آموزشی

تحول در شیوه­های یادگیری، تحول در محتوا و ماهیت متون درسی را بطن خود دارد فراگیر درعصر فن­آوری اطلاعات و ارتباطات به واسطه گسترش فن­آوری­های اطلاعاتی و ارتباطی ابزارهای نوین آموزشی مطالب و محتوای آموزشی را از سایت­ها وپایگاه­های بی­شمار اطلاعاتی گرفته و باید دست به انتخاب محتوا بزند. هم­چنین در این زمان باید به ایفای نقش بپردازد و اینجاست که مهارت­ها و آگاهی­ها و نگارش­ها آموخته شده در کلاس­های درسی و محتوای کتاب درسی مهم جلوه می­کند آموزش مفهوم شهروندی(ملی،منطقه­ای،جهانی) و آگاهی­ها مهارت­ها و نگارش­های منطبق بر آن انتظاری است که از محتوای آموزشی مرکز آموزشی در عصر فناوری می­رود. محتوای آموزشی این دوره باید توجه بیشتری به حوزه­هایی مانند ارزش­ها، فرهنگ، مذهب،سیاست، اقتصاد و محیط زیست داشته باشند. باتوجه به اینکه هر جامعه­ای باعنایت به زمینه­های فرهنگی و ارزشی خود به شهروندان خاص با خصوصیات ویژه­ای نیاز دارد و این امر ضامن بقا و تداوم حیات اجتماعی و میزان توسعه و پیشرفت کشور می­شود باید برنامه­ریزی آموزشی حساب شده­ای را تمام اقشار جامعه به طور وسیع در نظر گرفت که می­توان آن را از رسمی­ترین نظام آموزشی کشور یعنی آموزش و پرورش آغاز کرد.

همدلی با دیگران، احساس توانایی برای درک احساس دیگران و احساس خطر مشترک در ابعاد ملی و جهانی، میهن دوستی، مسؤلیت­پذیری، آگاهی از وظایف شهروندی، احترام به سایر فرهنگ­ها، تفکر انتقادی، تمیز بین قوانین،حقوقی، مسؤلیت­ها و تکالیف، شناخت ارزش­های فردی و اجتماعی و هنجارهای موجود در جامعه، کسب و تقویت هویت­های اصلی و دینی، از جمله مواردی است که باید در برنامه درسی و محتوای آموزشی دوران فن­آوری اطلاعات لحاظ شود.

و - تحولات بنیادین در طراحی نظام ارزشیابی وارزیابی عملکرد برنامه درسی

در جهان تعلیم و تربیت،ارزشیابی به عنوان عنصری تفکیک­ناپذیر از فرایند تدریس-یادگیری محسوب می­شود و به دلیل ماهیت پویای فعالیت­های آموزشی، هرگونه تحولی در فرایند تدریس-یادگیری، ضرورت تحویل در روش­های ارزشیابی را اجتناب ناپذیر خواهد ساخت.

همان طور که می­دانیم سنجش وارزشیابی یک از مؤلفه­های اصلی فرآیند آموزش است. باتوجه به تحولات بر شمرده برای نظام­های آموزشی در عصر فناوری­های نوین آموزشی می­توان معیارهای جدید و متنوعی را ارزیابی عملکرد افراد مؤسسات آموزشی در نظام­های تعلیم و تربیت این نظر گرفت و تحولات نظام ارزشیابی در نظام­های آموزشی را بر این اساس تشریح کرد.

در واقع با توجه قرار دادن این معیار برنامه درسی به اهداف مورد انتظار برنامه­ریزان که در جهت نیازها ارزش­های و شایستگی جامعه می­باشد می­رسد:

1- میزان روند چرخش از ارزیابی­های نتیجه محور به رویکرد ارزیابی فرایند محور.

2- میزان گرایش به استفاده بیشتر از روش­ها و معیارهای کیفی در ارزیابی پیشرفت تحصیلی فراگیران، تدریس مربیان و عملکرد مدیران آموزشی.

3- میزان آشنایی با نحوه استفاده از اینترنت پایگاه­های اطلاعاتی و سایر آموزشی، سخت­افزارها و نرم­افزارهای تخصصی در امور یادگیری.

4- میزان شناخت تفاوت­های فرهنگی و توجه دادن آن­ها در ارتباطات آموزشی یادگیری و برنامه درسی.

5- میزان گرایش مراکز آموزشی به ارزیابی مستمر عملکرد خود با استفاده از روش­ها استاندارهای جهانی.

6- میزان انجام مطالعات تطبیقی و پروژه­های متعدد و متنوع با مراکز آموزشی معتبر دنیا.

7- میزان التزام به بازبینی مستمر سیستم­ها و فرایندها آموزشی و تربیتی با اهداف بهبود مستمر.

8- میزان تلاش در ترویج فرهنگ یادگیری سازمانی متناسب بادوره.

9- میزان ایجادتمایل رغبت و علاقه به یادگیری تیمی در چارچوب گروه­های یادگیری در فراگیر.

10- میزان انتقال نظرات وارزیابی­های دانشجویان و دانش­آموزان و والدین با استفاده از فن­آوری­های اطلاعاتی.

دغدغه­های فن­آوری­های نوین

1- کاهش مهارت­های اجتماعی دانش­آموزان

2- تنزل ارزش­های انسانی و تفوق ارزش­های فن­آورانه

3-حذف دیدار چهره به چهره و اثر روان­شناسانه برخورد با معلم و استاد و کاهش نقش معلم

4- تعارض میان نقش معلم و رایانه

5- کمبود کنترل معلم بر کاربر و رایانه

6-ارتباطبا اینترنت امکان ارتباط با سایت­ها و وبلاگ­های مبتذل و غیرمفید و گفتگو با افراد ناسالم و مشاهده عکس­ها و تصاویر مستهجن را به وجود می­آورد.

كلاس در عصر فن­آوري­هاي نوين آموزشي از رويكرد سنتي كه در آن دانش­آموزان بر روي صندلي­هاي رديف شده، روبروي تخته سياه،با يك در ورودي و نام مشخص شده براي كلاس مي­نشينند، تغيير يافته، به طوري كه فراگير مي­تواند با متخصصان وهم­كلاسي­هاي خود (در يك ناحيه يا در مناطق دوردست و يا دو كشور يا دو قاره) به طوره هم­زمان به تبادل نظر و افكار بپردازد واز طريق پست الكترونيكي ويا داشتن صفحات وب مسائل درسي و اجتماع خود را به بحث و بررسي بگذارد.

كلاس­هاي درس جديد در ايجاد و پرورش مهارت­هاي گوناگون نظير آگاهي­هاي اجتماعي،فعاليت­هاي مشاركتي،حل مسأله و برنامه­ريزي،سواد بصري واطلاعاتي، خلاقيت، يادگيري فرايند محور نقش اساسيخواهد داشت و هر يادگيرنده در درون خانه خود با كامپيوتر شخصي و يا به صورت گروهي مطالب مورد نظر خود را جستجو و تمرين و تكرار و دريافت مي­كندو با استفاده از پست الكترونيكي و تلفن از فن­آوري گفتگوي بر خط و پيام رساني فوري بهره مي­برد وبا معلم يا ساير هم­كلاسي­ها ارتباط بر قرار مي­كند. فراگير مي­تواند با اكثر مراكز علمي در جهت افزايش مهارت­هاي اجتماعي، كسب مهارت تفكر انتقادي و تشريك مساعي با ديگران نقشي اساسي ايفا كند و اين روند موجب تغيير نقش دانش­آموز مي­شود.همچنين رايانه در كلاس درس به دانش آموزان اجازه خواهد داد تا يادگيري خود را با روش­هاي اكتشاف مستقيم، شرح و بيان و تجربه عهده­دار شوند.

ز - احتمال اختلال در سیستم و بدست آوردن پسوردها رمزهای آموزشی و دست­کاری نمرات و سرورها واسنادو مدارک طبقه­بندی شده با نرم افزارها وبرنامه­های کامپیوتری وجود دارد.

چالش­های موجود بر سر راه استفاده از فن­آوری­های جدید آموزشی

1- نبود تعریف درست از این مفهوم در بین نخبگان و متخصصان و نبود سیاست یکپارچه در استفاده از ظرفیت­های  فن­آوری اطلاعات و ارتباطات در یک کشور.

2- وجود مراکز متعدد اجرا و تصمیم­گیری که هر یک خود را مسؤل این کار می­دانند، نگرش­های متفاوت در خصوص این امر پدید آورده است.

3- ضعف در ارائه آموزش­های فن­آوری.

4- سنتی بودن نظام آموزشی.

5- نبود زیر ساخت­های مناسب یادگیری الکترونیکی.

 

پیشنهادات

برای رسیدن به اهداف طراحی شده در برنامه درسی عصر فن­آوری اطلاعات به نظر می­رسد موارد زیر بهتر و آسان­تر این مسیر را پیش می­برد:

1- ایجاد زیرساخت­های مورد نیاز یادگیری الکترونیکی

2- توسعه منابع انسانی

3- تصویب قوانین و برنامه­های درسی

4- گسترش نهادها مؤسسات مجری یادگیری الکترونیکی

5- بهبود و ارتقاء سیستم مخابراتی کشور

6- اهمیت دادن به نقش فن­آوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه­ریزی­های کلان کشور

7- تشویق به برقراری بین متخصصان نخبگان داخلی و خارجی

8- تشویق به پژوهش در زمینه­های مختلف و مرتبط با فن­آوری اطلاعات از لحاظ تئوریک و علمی بر مبنای ایدئولوژی اسلامی

9- آزاد اندیشی در شیوه­ های یادگیری و تعاریف نواز یادگیرنده، معلم، علم، مدرسه و مخاطب

10- افزایش مهارت استادان و معلمان در جهت استفاده از فن­آوری برای ارتباط با دانشجویان

11- قانونی کردن مدارک دانشگاه­های مجازی

12- ضرورت همکاری بخش دولتی و خصوصی

نتیجه­ گیری

با توجه به مطالب فوق باید گفت که گسترش روزافزون و برگشت­ناپذیر فن­آوری­های اطلاعات و ارتباطات واقعیتی انکارناپذیر است. امروزه کشورهای توسعه یافته سعی می­کنند مختصات و ویژگی­های نیروهای انسانی یاهمان سرمایه اجتماعی خود را به روزتر و مناسب زمان و عصر حاضر خود کنند آن را نهادینه سازند. در این فراینده باید ابزار، اهداف، روش­ها، دقیق­تر و جذاب­تر و در آن­ها استفاده از فن­آوری اطلاعات و ارتباطات هم گنجانده می­شود.

دانش ­آموزان و دانشجویان به عنوان خروجی­ های نظام­های آموزشی باید طوری تربیت شوند که  دارای سواد اطلاعات و دارای سه مؤلفه مهم آگاهی، مهارت، نگرش­های عصر فن­آوری اطلاعات باشند چون قرار گرفتن در سایه تحولات عصر فن­آوری اطلاعات و ارتباطات چنین نقشی را از آن­ها انتظار دارد. فن­آوری اطلاعات و ارتباطات به نظام­های آموزشی کمک می­کند در جامعه جهانی به  ارائه خدمات مناسب، با کیفیت وبا هزینه پایین بپردازند و با درک تجربه سایر کشورها و مطالعات عملی و تئوریک استفاده از این فن­آوری را در فرایند یاددهی-یادگیری مد نظر قرار دهند. و آخر اینکه ظهور این تکنولوژی­ها همهجنبه­های زندگی و نهادهای اجتماعی به ویژه تعلیم و تربیت را تحت تأثیر قرار داده و باعث شده تا سواد، علم، تدریس، یادگیری، معلم، مدرسه، محتوای درسی و سایر مفاهیم در تعلیم و تربیت در حال احراز تعاریف جدید باشند.

 

 

 

 

منابع و مآخذ

آتشک، محمد، (1380)، مبانی نظری و کاربردی یادگیری الکترونیکی، فصلنامه پژوهش و برنامه­ریزی در آموزش عالی، شماره 43.

امامقلی­وند، فاطمه (1387)، نقش فناوری اطلاعات در آموزش،www.Aftab.ir.

حقیقت­دوست، زهرا، (1381)، آموزش و پرورش و توسعه در عصر فناوری، مجله رشد تکنولوژی آموزشی، دوره 18، ش1، ص3.

خسروی، محبوبه و ابراهیمی، زهرا (1383)،جهانی شدن و تعلیم و تربیت، مجموعه ملاقات همایش جهانی شدن ونظام تعلیم وتربیت، انتشاراتدفتر مطالعات سیاسی وبین المللی وزارت امور خارجه ص 681.

دولت­آبادی، حمیدرضا (1383)،نظام­های نوین آموزشی و جهانی شدن چالش­ها و راهبردها، مجموعه مقالات همایش جهانی شدن و نظام تعلیم و تربیت، انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، ص 77.

رئوف، علی (1389)،تاثیر فناوری اطلاعات بر  زبان فارسی.www.iranseda.ir/fullganjine/?g=793422.

سرکشیکان، امیرحسین (1383)، آموزشی و یادگیری سنتی و مجازی،ماهنامه مربیان پاییز، شماره 21ص146.

شعبانی، حسن (1383)،چالش­ها و رویکردهای عصر اطلاعات و ضرورت تحول در ساختار و فرایند اجرای برنامه­های درسی آموزش عالی، مجموعه مقالات سومین همایش سالانه برنامه درسی در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات، تهران، انتشارات آییژ ص36.

عابدی، احمد و تاجی، مریر (1380)، نقش برنامه­ی درسی پنهان مدارس در شکل گیری شخصیت و رفتار دانش آموزان،فصلنامه­ی آموزش، شماره­ی 9، ص10.

عبادی، رحیم (1380)،فناوری اطلاعات و آموزش و پرورش، انتشارات موسسه توسعه فناوری مدارس هوشمند، صفحه 51-50.

غفاری، زهره (1388)، آموزش و پرورش و توسعه فناوری اطلاعات،روزنامه رسالت شماره 6735، به تاریخ 1/4/88 صفحه 6.

لند، جورج و جارمن، بت (1379)،آینده خلاقیت و خلاقیت آینده، ترجمه: حسن قاسم زاده، تهران انتشارات ناهید.

ملکی، حسن (1381)، برنامه­ریزی درسی (راهنمای عمل)، تهران: انتشارات مدرسه، ص26.

مهرمحمدی، محمود (1383)،بازاندیشی مفهوم و مدلول انقلاب آموزشی در عصر ارتباطات، مجموعه مقالات سومین همایش سالانه برنامه درسی در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات، تهران، انتشارات آییژ، ص36.

همایش سالانه برنامه درسی در عصر  فناوری اطلاعات و ارتباطات (1383)، تهران، انتشارات آییژ،ص36.

یحیی، معروفی (1383)،مقدمه­ای بر جهانی شدن آموزش و پرورش، مجموعه مقالات همایش جهانی شدن و نظام تعلیم و تربیت، انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، ص 697.

 

Gardner,howard. (1984),frames of mind: the theory of multiple intelligences, new York: basic books.

kolb, d. (1398),experiential learning:experience as the source of learning and development, Englewood cliffs T NJ: prentice –hall.

pascarella, e., &terenzini, p. (1991),how college aflects student." findings and insight from twenty years of research,Sanfrancisco:Jossey –bass.

Stage, f. (1996), setting thecontext: psychologicalltheoriesoflearning.Journalof college student development, 37 (2) pp(227-235).