
خداوند زیباست و جهان را زیبا آفریده است، پایان این جهان را نیز زیبا رقم خواهد زد...
سلام ؛ از اینکه ما را میهمان نگاه زیبایتان نموده اید، سپاسگزاریم.
از علاقمندان به رشته علوم تربیتی گرایش برنامه ریزی درسی هستم. در این وبلاگ می کوشم، برای اعتلای سطح دانش و ارتقاء فرهنگ دانشجویان در حوزه های علوم تربیتی در حد توان، مطالبی را تقدیم کنم.
استفاده از مطالب وبلاگ با ذکر منبع و رفرنس دهی بلامانع است.
ایمیل amiri6324@gmail.com
خلاصه کتاب "برنامه درسی به سوی هویت های جدید" شرحی برنظرات معاصر برنامه درسی تالیف دکتر کورش فتحی واجارگاه
برداشت های سنتی
1-برنامه درسي بعنوان مجموعهاي از دروس يا برنامهاي براي مطالعه
2- برنامه درسي به عنوان فهرست رئوس مطالب:
3- برنامه درسي بعنوان محتوا يا موضوع درسي
4- برنامه درسي بعنوان برنامة زماني براي تدريس دروس
5- برنامه درسي بعنوان نتايج يادگيري مورد انتظار
6ـ برنامه درسي بعنوان يك طرح
تعاریف جدید
برنامه درسي بعنوان بازتوليد فرهنگي
برنامه درسي بعنوان مجموعهاي از تجارب يادگيري
برنامه درسي بعنوان وظايف و مفاهيم مجزا يا مجموعهاي از هدفهاي عملكردي
برنامه درسي بعنوان يك عامل براي بازسازي اجتماعي
برنامه درسي بعنوان شيوه تفكر
برنامه درسي به عنوان “Currere”
طبقه بندي تعاریف ارایه شده
طبقه بندي كانلي و لانتز
به طور كلي تعاريف ارائه شده از برنامه درسي را ميتوان از دو جنبه اساسي مورد بررسي قرار داد:
1.تأكيد بر اهداف و غايات در مقابل تأكيد بر وسايل،
2- تأكيد بر عامل دروني (يادگيرنده) در تعامل تأكيد بر عامل بيروني و محيط و ... .
طبقه بندي كالين مارش بر اساس اين تعريف برنامه درسي يك مجموعه بهم مرتبط طرحها و تجربياتي است كه يك دانشآموز تحت هدايت مدرسه كامل ميكند. شكل زير اين مهم را نشان ميدهد.
طبقه بندي برترام
Curriculum as Blueprit
Curriculum i Practice
Hidde Curriculum
طبقه بندی بوشامب
Curriculum as a Writte Documet
Curriculum as system
Curriculum a a field of Study
Curriculum as Professio
Curriculum as Busiess
هویت سیاسی برنامه درسی
هویت سیاسی برنامه درسی یکی از مهمترین قلمروهای این حوزه به حساب می آید که عمده تلاش های صورت گرفته در این حوزه از دهه 1970 شروع شده و دارای ماهیتی مارکسیستی و نئو مارکسیستی میباشد .از دیدگاه صاحبنظران اندیشه سیاسی،برنامه درسی امری سیاسی است و درک جامع وکامل آن نیازمند توجه به زمینه ها و بسترهای در برگیرنده آن است.
نظريه پردازي انتقادي بر آن است تا از طريق تلاشها و اقدامات پژوهشي، تناقضات موجود در نظام آموزش مدرسه و سرمايهداري را روشن سازد اين قلمرو مطالعه برنامه درسي داراي هدف ديگري نيز هست و آن عبارت است از بياعتبار ساختن و رد دو اسطوره ليبراليسم:
١-تعليم و تربيت يك فعاليت خنثي و بي طرف است.
2. تعليم و تربيت يك فعاليت غيرسياسي است.
مولفه های بنیادی نظریه انتقادی
نظریه بازتولید
ایدئولوژی
برنامه درسی پنهان
سلطه
نظریه مقاومت
فرهنگ عامه
هویت
نظریه بازتولید
مدارس دانشآموزان را بر ورود به نظام موجود اقتصادي آماده ميكنند و اينكار از طريق انطباق و همخواني بين ساختار مدرسه و ساختار توليد صورت ميپذيرد.
ساختار روابط اجتماعي در تعليم و تربيت نه تنها بچهها را به نظم موجود در محيط كار عادت ميدهند بلكه انواع مختلف رفتار شخصي، شيوههاي عرضه و بيان خود، تصور از خود و هويتهاي مربوط به طبقه اجتماعي كه عناصر مهم و اساسي كفايت شغلي محسوب ميشوند را در آنها پرورش ميدهند.
ایدئولوژی
ايدئولوژي به عنوان راهي براي نگريستن به جهان، مجموعهاي از ايدهها، انواع مختلف فعاليتهاي اجتماعي و آداب و رسوم است كه ما مايليم به عنوان امري طبيعي و موجه و مقبول بپذيريم
آداب و رسوم، عادات، باورها و ارزشها اغلب در قالب برداشتهاي غيرمنظم افراد از جايگاهشان در نظم اجتماعي فرهنگي ايجاد ميشود و از اين طريق آنها را متقاعد ميكند كه آن جايگاه را بپذيرند و روابط ناعادلانه مربوط به قدرت و تسلط را پنهان و مخفي كنند اين امر را ميتوان در برخي اوقات سلطه ايدئولوژيك ناميد.
برنامه درسی پنهان
برنامه درسي پنهان به مجموعهاي از نتايج و جنبههاي ناخواسته اما كاملاً واقعي فرايند آموزش مدرسهاي اشاره ميكند.
سلطه
گرامسي سلطه را در دو برداشت زير بكار گرفت:
١-سلطه به فرايندي از غلبه و تسلط اشاره ميكند كه بوسيله آن طبقه حاكم تلاش ميكند تا كنترل سياسي خود را بر روي ديگر طبقات از طريق رهبري عقلاني و اخلاقي اعمال كند (برداشت ماركس و انگلس)
٢-سلطه همچنين به استفاده از زور و ايدئولوژي براي بازتوليد روابط طبقاتي مورد استفاده قرار ميگيرد
نظریه مقاومت
از ديدگاه ژيرو و مك لارن، پداگوژي انتقادي تا اندازهاي از طريق صدا يا از طريق داستانهايي كه معلمان و دانشآموزان به هم ميگويند بيان ميشود و از اين رهگذر صدا به عنوان عنصري كليدي در پداگوژي انتقادي تبديل ميشود. صدا در حقيقت دستور زبان فرهنگي و دانش زمينهاي است كه معلمان و دانشآموزان براي فهم و درك تجربه به كار ميگيرند.
فرهنگ عامه
مهمترين نشانه حركت از نظريه بازتوليد و مقاومت به سوي سياستهاي فرهنگي عبارت باشد از پژوهش در خصوص فرهنگ روزمره يا عامه به عنوان یک ظرفیت مقاومت
هويت
كاركرد اصلي مدرسه عبارتست از جدا كردن، برهنه سازي دانش آموزان و آنچه متعلق به اوست و بازسازي و تجديد هويت او بر اساس بينش و تفكر سلطه گرايانهاي است كه به عنوان نظم اجتماعي مسلط وجود دارد. از اينرو براي بچههاي طبقه كارگر، اطاعت از برنامه درسي به معناي داشتن آرزوي تحرك اجتماعي است.
برجسته ترین اندیشمندان اندیشه سیاسی برنامه درسی
پائولو فریر
مایکل اپل
پاول ویلیس
هنری ژیرو
پیتر مک لارن
جسی گودمن
رامین فرهمند پور
پائولو فریر
ديدگاهش در خصوص آنچه كه او فرهنگ سكوت ميناميد به او اين امكان را داد تا به عنوان يك مصلح اجتماعي ايفاي نقش كند. وي در سال ١٩٧٠ اولين اثرش را به زبان انگليسي تحت عنوان پداگوژي ستمديدگان منتشر منتشر كرد كه در آن اصول عمده تفكراتش را به تصوير كشيده بود از جمله:
١-دنياي حرفهاي انسان امري است كه آدمي بدان وسيله دنياي خود را تغيير ميدهد و بر اساس چنين عملكردي است كه ميتواند به سوي زندگي كاملتر و تمكن بيشتر فردي و جمعي حركت كند.
٢-هر فرد انساني، صرفنظر از اينكه در فرهنگ سكوت مورد غفلت قرار گرفته و به حاشيه رانده شده، ميتواند در مواجهه مبني بر گفتگو با ديگران به صورت انتقادي به جهان بنگرد.
٣-با تدارك لازم براي فقرا در راستاي چنين مواجههاي، بتدريج افراد ميتوانند واقعيت شخصي و اجتماعي و نيز تناقضات موجود در آن را درك كنند و از برداشتهاي خود از واقعيت آگاه شوند و با آن به صورت نقادانه برخورد كنند.
ستمگر/ستم دیده
در تلاش اوليه براي آزاديسازي افراد تحت ستم اغلب ستمديدگان براي پيروي از ستمگر تلاش ميكنند و انجام اين نقش را به عنوان بهترين الگوي انسانيت قلمداد ميكنند. براي شكستن اين حرفه بايد انقلابي در باورها و عقايد صورت پذيرد
اين امر از طريق آ. پ ستمديدگان صورت ميگيرد.
آ.پ ستمديدگان از ديدگاه فرير داراي دو مرحله است:
١- ستمديدگان دنياي ستم را آشكارا درك ميكنند و از طريق عمل انتقادي خود را متعهد به تغيير آن ميكنند.
٢- آ.پ از تعلق انحصاري به طبقه ستمگر رهايي مييابد و مبدل به آ.پ براي تمام مردم در فرايند آزادسازي ميگردد.
بانکداری آموزشی
الگوي بانكداري دانشآموزان را در تفكر انتقادي درگير نميكند از دانشآموزان ميخواهد منفعل و سازگار باشند تا از اين رهگذر اهداف ظلم و ستم متحقق شود اين الگو از خلاقيت جلوگيري كرده و در مقابل گفتگو مفاهيم مقاومت ميكند.
عمل مبتنی بر گفتگو
به نظر فرير يادگيرنده براي حركت از فردي منفعل به فاعل بايد در عمل مبتني بر گفتگو با معلم مشاركت كند. عمل مبتني بر گفتگو داراي دو بعد تفكر و عمل است
پداگوژی امید
مایکل اپل
آموزش و پرورش عاملی برای بازتولید نابرابری
دانش به عنوان نوعی سرمایه
نقش برنامه درسی پنهان در بازتولید
پاول ویلیس
مفهوم مقاومت
مطالعه بر روی کودکان طبقه کارگر
هنری ژیرو
نقد جامعه سرمایه داری غرب
نقش مدارس در پداگوژی انتقادی
نقش معلمان در پداگوژی انتقادی
نقش برنامه های درسی در پداگوژی انتقادی
به نظر ژيرو: آگاهي طبقات زيردست برابر است با قيام براي براندازي سلطهگران است.
او همانند ساير نظريه پردازان حوزه انديشه سياسي برنامه درسي توجه خود را به تجزيه و تحليل در مقياس وسيع اجتماعي، سياسي اقتصادي معطوف كرده و كمتر به ابعاد خرد در تدريس پرداخته است. برداشت او از وضع جامعه سرمايهداري غرب باعث شده كه او پداگوژي انتقادي را به عنوان راه حل اصلي بداند.
پداگوژي انتقادي چيست؟ از ديد ژيرو سئوال اصلي اين است كه علايق، سلايق، آينده و داستان چه كساني در مدرسه مورد توجه قرار ميگيرد؟
نقش مدارس در پداگوژي انتقادي:
مدارس در حقيقت بايد به عنوان مكانهايي راهبردي براي تعيين و مشخص كردن مسائل اجتماعي در نظر گرفته شوند مكانهايي كه در آنها دانشآموزان امكان فهم و تمرين حقوق و مسئوليتهاي يك شهروند نقاد را در اشكال مختلف يادگيري اجتماعي داشته باشند تا از اين رهگذر قابليتهاي انساني نظير غمخواري و رحم، همدردي، همبستگي و اتحاد در آنها پرورش يابد مدارس بايد ارزشهاي علمي را در افراد توسعه دهد نه اينكه صرفاً فردگرايي افراطي، رقابت و مصرفگرايي فكري را ترويج كنند.
نقش معلمان در پداگوژي انتقادي:
معلمان بايد برنامههاي درسي را به نحوي تدوين كنند كه منابع فرهنگي كه دانشآموزان با خود به مدرسه ميآورند را به حساب آورده و نظم و سازمان دهند اين امر نه تنها به معناي جدي گرفتن و حداكثر استفاده از زبان، داستانها و سرگذشت بچهها و تجربيات آنها بلكه در هم تنيده كردن و تلفيق آنها با پوياييهاي زندگي روزمره است.
نقش برنامههاي درسي در پداگوژي انتقادي:
بر اهميت پرورش سوادهاي چندگانه تاكيد دارد ما بايد آندسته از سوادهاي اجتماعي را در بچهها پرورش دهيم كه كاربردي، فرهنگي و انتقادي هستند.
در اين برداشت را به سوادهاي نياز داريم كه هم اهميت تفاوتهاي فرهنگي و هم اهميت افراد را در ارتباط با مرزهاي مختلف اجتماعي، فرهنگي و سياسي مورد توجه و تاكيد قرار دهد.
پیتر مک لارن
پروفسور مطالعات برنامه درسي در دانشكده تحصيلات
تكميلي دانشگاه كاليفرنياي لوس آنجلس
از ديد مك لارن هدف اصلي پداگوژي انتقادي عبارتست از كمك به تواناسازي در قالب چنين چشماندازي فرهنگ و تعلیم و تربیت بعنوان حوزههاي تلاش بهم پيوسته نگريسته ميشوند
فرهنگ عامه و برنامه درسی
فرهنگ الگوي معاني ويژهاي است كه در طي زمان و تاريخ در نهاد گنجانده شده و منتقل شده است نظامي كه از تصورات و ادراكات به ارث رسيده كه به شكل نماد بيان ميشود و بوسيله آن آدميان دانش خود را درباره زندگي و نگرش خود نسبت به آن را توسعه و حفظ ميكنند
پداگوژی انتقادی و پست مدرنیزم
او سعي كرد تا مباحث پست مدرنيزم را وارد تئوري انتقادي كند. او بر اين باور است كه يكي از جنبههاي پست مدرنيزم اين است كه در آن معنا از نماينده جدا ميشود به عبارت سادهتر تصوير و برداشت از واقعيتي خاص از آن واقعيت جدا ميشود و از اينرو به جاي يك فاعل شناسايي داراي فاعل شناسايي متعدد ميشود با عنايت به اين زمينه تاريخي و فرهنگي، چالش پست مدرن براي مربيان انتقادي اين است كه موضعگيري در خصوص مسائل مرتبط با رنج انساني، سلطه، ستم و... محكوم به درك و فهم است كه دانش هميشه ناقص، مفروضانه و جانبدارانه است. به طور كلي مكلارن بر آن است تا پداگوژي انتقادي را به عنوان ايدهاي انعطاف پذير در برابر ايدههاي پساساختارگرايي و پست مدرن نشان دهد
از نظر مكلارن پداگوژي انتقادي اساساً يك فراپداگوژي كه داراي ريشههاي اخلاقي و نظري است. موضع اخلاقي مبتني بر برخورد است از همه ما به عنوان معلم، والدين، دانشآموز و مدير است كه به عنوان شهروندان انتقادي در راستاي تغيير و توزيع نادرست ثروت و منابع، بينواسازي كودكان و ترويج فقر از طريق ساختارهاي اقتصادي موجود تلاش كنيم
پداگوژی تفاوت
وی طرفدار اختلاف عقيده بدون خشونت، توسعه و بسط فلسفه مبتني بر عمل انتقادي بر اساس انسانگرايي ماركسيستي، مطالعه جنبشها و تفكرات انقلابي و اجتماعي و تلاش براي دموكراسي سوسياليستي است. پداگوژي انتقادي ناشي از تلاش طبقه محروم در سطح ملي و بينالمللي است
جسی گودمن
تاکید بر کاربردی بودن پژوهش های سیاسی
. نگراني اصلي گودمن این است كه نظريه پردازان سياسي با رد منطق فني از تدارك هرگونه كمك عيني و ملموس به معلمان بازمانند. به عبارت روشنتر اين معلمان با تمركز بر پوياييهاي اقتصادي، اجتماعي در پژوهش برنامه درسي مسائل عيني و فوري موجود در محيطهاي آموزشي موردغفلت قرار ميدهند.
ارایه نظریه هماهنگی
نظريه همان تلاش ميكند تا اجتماعي صميمي در بين افراد ايجاد كند و امور مختلف از طريق مذاكره حل و فصل شود و شايد مهمترين راهبرد مورد استفاده براي توسعه قدرت در هماهنگي عبارت از تاكيد بر پيوندهاي اجتماعي بين دانشآموزان و معلمان و مديران باشد كه از طريق:
١-ايجاد يك هويت جمعي در بچهها
٢٢-تدريس ارزشهاي مسئوليتپذيري جمعي به دانشآموزان
٣-كاهش آگاهانه قشربنديها بين معلمان و دانشآموزان
صورت ميگيرد
برنامه درسي هماهنگ:
آزادي بيشتر مدارس دولتي در عوض مسئوليت بيشتر است.
از آنجا كه بچهها پيام آموزههاي فردگرايي قدرتمندي را در فرهنگ ما دريافت ميكنند مهم است كه هر موقع فرصت دست داد از بچهها خواسته شود تا ارتباط داشتن با ديگران را براي يادگيري و رفتن به مدرسه مدنظر قرار دهند اين منطق ارتباطي بر اين ديدگاه تاكيد ميكند كه بچهها بايد ياد بگيرند كه به برخي هدفهاي فردي بلكه به نوعي مسئوليت اجتماعي دست يابند.
شبكه سازی:
در نهايت آنچه كه او براي غلبه بر بدبيني و نياز مسائل و مشكلات ديگر پيشنهاد ميكند عبارتست از اينكه مدارس از جداسازي و ايزوله شدن خود رها و آزاد شوند به عبارت روشنتر چنين مدارس پيشرفتگرايي ميتوانند با يكديگر در تماس باشند و حتي نوعي شبكه ايجاد كنند.
رامین فرهمند پور
استاد دانشگاه کولگیت و شاگرد پیتر مک لارن
تدریس بر اساس پاسداشت فرهنگ های بومی
تدریس بر علیه جهانی شدن
هویت فمینیستی برنامه درسی
مفهوم فمنیسم :
فعالیت ها و علایق زنان را دغدغه اصلی ذهن افراد نماییم .
آموزه ای است که از حقوق مساوی زنان با مردان در
امور اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی دفاع می کند .
فمنیسم در تعلیم و تربیت و برنامه درسی :
فمنیسم از نقطه نظر تعلیم و تربیت و برنامه درسی بسیار مهم
است زیرا بیش از نیمی از دانش آموزان و بسیاری از معلمان
و مدیران را ، زنان تشکیل می دهند .
فمنیسم ، نگرش بسیاری از افراد در باره آموزش و پرورش
زنان و مردان ، و میزان مشارکت زنان را تغییر داده است .
پاینار در کتاب ( فهم برنامه درسی ) سه دوره تاریخی
متفاوت را مطرح می کند :
1 - تلاش های اولیه
2 - آموزش مختلط
3 – فمنیسم
زمینه اولیه:
در ابتدا مدارس دخترانه و پسرانه از هم جدا و معلمان مدارس دخترانه زن و پسرانه مرد بود و تنها پسران به مدارس زمستانی می رفتند .
آموزش مختلط :
هریس ، از طرفداران آموزش مختلط است . به نظر او
آموزش و پرورش مختلط ضامن سلامت هر دو جنس
است زیرا سبب می شود تا خلق و خوی مخالفشان
تعدیل شود و تفاوت های مکمل آنها ملایم تر شود .
جنبش آزاد سازی زنان یا فمنیسم
فمنیسم داری دو سطح اساسی بود :
1. رویکرد لیبرال که به تبعیض های جنسیتی در جنبه
های مختلف آموزش مدرسه ای از جمله ساختارها ،
کتاب درسی و سیاست های رسمی و غیر رسمی مدرسه
اعتراض شد .
2. فمنیسم رادیکال که شبیه نظریة باز تولید در مطالعات سیاسی برنامه درسی و به دنبال تغییرات اساسی در نظام جنسیتی از طریق آگاه سازی افراد بود واکثر تجزیه و تحلیل های رادیکال آشکارا جامعة مبتنی بر مرد سالاری را مورد اعتراض قرار دادند .
سه راه تغییر آموزش و پرورش از نظر فمنیسم ها :
1. سیاسی
تلاش می کردند تا شرایط آموزش و زندگی زنان را
بهبود بخشند بسیاری از این اقدامات در عرصة سیاسی
صورت گرفته است .
2. انتقادی
فمنیسم های آموزشی و علمی در رشته های مختلف همکاران
مرد خود را مورد انتقاد قرار دادند.
3. عملی
فمنیسم ها به عنوان معلم یا فرد شاغل در بخش های عمومی و
خدماتی هستندوتلاش می کنند تا مشارکت بیشتر زنان را
تشویق کنند.
اندیشمندان فمنیست
نل نودینگز
یکی از صاحبنظران نو مفهوم گرایی می باشد . او عقیده دارد محتوای موضوعات درسی باید از مسائل زندگی تشکیل شود . معلمان در فرایند یادگیری به عنوان تسهیل کنند انجام وظیفه کنند . آنها باید شرایطی را فراهم آورند تا آنچه که خود و دانش آموزان فکر می کنند ابراز نمایند و معلمان و دانش آموزان باید با هم درگیر یادگیری اخلاقی شوند.
گرامت
سه مفهوم مورد نظر گرامت :
1 . نگاه
2 . انتقال
3 . مفهوم خود و دیگران
نگاه :
مجرای بین افراد نگاه آنها است و آغاز هرگونه شناختن هم بین ذهنیتی بودن ( ذهنیت موجود در رابطه بین افراد) به ویژه رابطه اولیة کودک و مادر است .
لمس :
گرامت بر این باور بود که در تربیت خانوادگی ( نگاه والدینی ) تماس و رابطة متقابل وجود دارد ولی در تدریس رابطه معلم و دانش آموز هیچ گونه لمس و تماسی وجود ندارد .
انتقال
تدریس سنتی که بر روی برنامة درسی به عنوان هدف و به عنوان کتاب درسی که بیشتر بر زبانی که توسط مردان تنظیم شده متمرکز است . و به ندرت خوانده های دانش آموز موضوع گفتگوی کلاس درس است و دنیایی که دانش آموزان تجربه کرده اند و از طریق زبان قابل انتقال است از کلاس های درس غایب است .
بچه های سایر مردم
والدین کنار گذاشته می شوند و هیچ نقشی ندارند و در
هر دوره ای یک قدرت مثل کلیسا یا احزاب مختلف
دانش آموزان را استثمار می کنند.
v میلر
گرچه نقش پرورش دادن و در خدمت نیاز های دیگران
بودن نقش درونی شده برای زنان است ، اگر که آنها
برای انجام آن مجبور شوند این یک اقدام منفی است و
زنان در انجام وظایف خود نباید فقط به این که دیگران
از آنها چه انتظاری دارند توجه کنند ، بلکه باید اهداف
و آرزو های خود آنها نیز مد نظر قرار گیرد .
میلر می گوید :
سکوت هرجایی حکم فرماست و این سکوت ، سکوتی
است که زنان تجربه می کنند و به سبب جدایی و فاصله
بین دنیای زیست شده زنان و مباحث متداول در تعلیم و
تربیت است .
v شکستن سکوت
میلر اعتقاد دارد که در فعالیت های آموزشی و پژوهشی
دانشگاه قوانینی که توسط مردان وضع شده ، زنان شاغل
را از خود بیگانه می کند . به نظر او اگر زنان با یکدیگر و
با مشارکت هم کار کنند می توانند مسائل مرتبط و آنچه
را که در اقدامات آموزشی به آنها تحمیل می شود را به
چالش بکشند و سکوت را بشکنند .
v پاگانو
به نظر او زنان معلم با ساختار مرد سالارانه تا آنجا هم
رنگ و هم نوا می شوند که شرح حال ، گذشته ، قدرت و
اقتدار خود را نفی می کنند .
او می گوید که زنان در زندان و تبعید هستند چون زنان برای بیان و عرضه خود به وسیله زبان با خودشان به عنوان دیگران مواجه می شوند .
وظیفه نظریه فمنیست در تعلیم و تربیت بحث کردن در باره مشاغل زنان و سرگذشت آنها در این مشاغل است .
ما عنوان مجریان برنامه درسی یا معلم باید آسیب هایی که با آنها مواجه هستیم را بر طرف و به بهسازی وضع موجود کمک کنیم.
v الیزابت الس ورث
هدف او بررسی امکانات و محدودیت های موجود برای
ساختار شکنی و باز سازی روابط قدرت در کلاس درس
دانشگاه بود . او در یک مطالعه ای که سی فیلم
آموزشی را تجزیه و تحلیل کرد دریافت که این فیلم ها
نوعی نگرش مرد سالارانه را ترویج می کنند و آن را
امری طبیعی جلوه می دهند .
او در پژوهش دیگری روشن کرد که چگونه مدارس ،
رسانه ها ، روابط اجتماعی و غیره عملاً دانشجویان را
مجبور می کند که ایده هایی مثل آمریکایی بودن و
سایر عقاید را بپذیرند .
هویت بین المللی برنامه درسی
تعریف بین المللی کردن برنامه های درسی(نایت)
(Iteratiolisatio of curriculum)
1)فرایند تلفیق بعد بین المللی در تدریس ،تحقیق و کارکردهای خدماتی یک مؤسسه آموزشی.
2) فرایند تلفیق بعد بین المللی،بین فرهنگی و جهانی در اهداف،کارکردها و نحوه ارائه آموزش و پرورش.
برداشتهای مختلف از بین المللی کردن برنامه های درسی
بین المللی کردن برنامه درسی(IOC)
بین المللی کردن مطالعات برنامه درسی
بین المللی کردن حرفه برنامه درسی
بین المللی کردن برنامه درسی(IOC)
بمعنای تلاش برای دادن وجهه ای بین المللی به برنامه های درسی سازمانها و نهادهای آموزشی.
بین المللی کردن مطالعات برنامه درسی
این بخش از بین المللی کردن برنامه درسی معطوف به حاکمیت سنت امریکایی بر مطالعات برنامه درسی است که از دو جهت مورد توجه است:
افرادی که محدود ماندن رشته برنامه درسی را به زادگاه خود (امریکا)نوعی تحجر و در جا زدن تلقی میکنند.
افرادی که به حاکمیت سنت امریکایی بر حوزه اندیشه ها ومطالعات برنامه درسی اعتراض می کنند و در صدد بین المللی کردن برنامه درسی به عنوان یک رشته جهانی هستند.
پارادایم ها و چشم انداز پژوهشی
مطالعات توصیفی که مؤلفه های یک نظام آموزشی را تعریف میکند.
مطالعات تجزیه و تحلیلی که مؤلفه های یک نظام آموزشی را تشریح وروابط علت و معلولی را جستجو و توضیح می دهد.
مطالعات تفسیری که در صدد نشان دادن روابط ناشناخته قبلی هستند.
مطالعات پیش بینانه که به سنجش روندهای گذشته و حال به منظور کاربرد در انجام پیش بینی در خصوص آنچه که در آینده ممکن است رخ دهد را انجام می دهد.
مطالعات ارزیابی که میزان تحقق هدفها رسمی توسط نظامهای آموزشی را مورد سنجش قرار می دهد.
الگوی برنامه ریزی که عناصر اصلی عملیات آموزشی مورد انتظار را تصریح می کند.
مطالعات نظری که برنامه درسی بر حسب پیامدهای سیاسی،اقتصادی،نژادی،جنسیتی و تاریخی آن تجزیه وتحلیل میکند.
مهمترین افرادی که در راستای بین المللی کردن مطالعات برنامه درسی به تلاش و پژوهش پرداخته اند عبارتند از:
ویلیام. اف. پاینار
نوئل گاف
حوزه های پژوهشی پاینار
بر گزاری اولین و دومین کنفرانس بین المللی کردن مطالعات برنامه درسی
تشکیل انجمن بین المللی پیشبرد مطالعات برنامه درسی
برگزاری کنفرانس های بین المللی در کشور چین و فنلاند
ویراستاری اولین راهنمای بین المللی پژوهش در برنامه درسی
مهمترین دیدگاههای پاینار در خصوص بین المللی کردن مطالعات برنامه درسی:
رشته برنامه درسی با فرهنگهای ملی و محیط های منطقه ای عجین و در هم آمیخته است.
توسعه رشته در سطح بین المللی هم باید ماهیتی افقی(ملی و بین المللی) داشته باشد و هم عمودی.
بین المللی شدن مطالعه برنامه درسی در بسیاری از کشورها بجز امریکا در حال گسترش است.
فهم برنامه درسی همزمان هم یک پدیده بین المللی و جهانی و هم فعالیت متناسب با موقعیت های منطقه ای خاص است.
برنامه درسی به عنوان یک رشته نظری و فکری در برخی ممالک به سختی مستقل از فعالیتهای نهادهای رسمی در این کشورها است.
نوئل گاف
حوزه های پژوهشی نوئل گاف
نظریه حکایتی در تعلیم و تربیت
آموزش و پرورش و محیط زیست
رسانه های ارتباط جمعی وتعلیم و تربیت
تجزیه و تحلیل تغییر برنامه های درسی در پساساختارگرایی و پس از استعمار
بین المللی کردن مطالعات برنامه درسی
مطالعه برنامه درسی به صورت بین المللی در هفت سنت پژوهشی متفاوت صورت می گیرد:
مطالعات توصیفی
مطالعات تحلیلی
مطالعات ارزشیابی
مطالعات پیش بینی
مطالعات سازمانی
مطالعات نظری
نوئل گاف بر مبنای تحولات جامعه استرالیا از دو مفهوم ویژه بهره می گیرد:
مردمان (عامه مردم) جدید
زبان های برنامه درسی
مردمان (عامه مردم)جدید:
نوئل گاف معتقد است آموزش و پرورش همگانی در درون مرزهای ملی جای خود را به آموزش و پرورش همگانی در سطح بین المللی می دهد .او از این امر تحت عنوان عامه یا مردم جدید نام می برد که باید در دستور کار پژوهش برنامه درسی قرار گیرد.
زبان های برنامه درسی
عامه مردم یا مردم جدید ،زبانهای جدید یعنی زبانهای استعاره ای را برای کار برنامه درسی ضروری میدانند.پس باید در جستجوی زبانهای جدیدی برای برنامه درسی باشیم .زبانهایی نظیر شعر حماسی ، افکار و اندیشه های بدون کلام ، زبان سینما ، فیلم ، فیلمنامه نویسی.
به طور کل انچه مد نظر است این است که پژوهش فراملیتی برنامه درسی باید آماده پذیرش زبانهای جدید باشد. پرداختن به امر پژوهش برنامه درسی فراملیتی بستری است برای خلاقیت ، نو آوری و ابداع زبان های جدید برای کار برنامه درسی.
هویت زیبایی شناختی برنامه درسی
آموزش هنر یکی از مهمترین بخش های برنامه درسی مدارس محسوب می شود.اما در حال حاضر با اینکه پژوهش های مختلف این امر را تایید می کند همچنان درس هنر به عنوان درس جانبی و حاشیه ای در مدارس امروز در نظر گرفته می شود.
اهداف آموزش زیبا شناختی
- پرورش سواد هنری در دانش آموزان
- قادر ساختن جوانان با بیان ادراکات و احساسات و...از طریق یکی از رسانه ها یا وسایل مختلف
- توانا ساختن دانش آموزان در انتقال تجربه ی انسانی از طریق بیان هنری و معنا بخشیدن و تفسیر بیان خلاق خود و دیگران
قلمرو های عمده پژوهش
- دسته ای در صدد برجسته کردن اهمیت هنر در برنامه عمومی مدرسه هستند.
- دسته ای درصدد مطرح کردن ایده های زیبا شناختی در خصوص اکتساب دانش و همچنین نحوه ی تفکر و اندیشیدن هستند.
- - پژوهش هایی که در صدد بررسی ارتباط هنر و جامعه هستند.
- پژوهش هایی که تاکید بر ارتباط بین تئاتر و برنامه درسی دارند
- پژوهش هایی که درصدد تدارک ابزارهای مفهومی و نظری با استفاده از ایده های مرتبط با هنر برای درک و فهم برنامه درسی و تدریس هستند.
- پژوهش هایی که به ایده ی پست مدرن از برنامه درسی به عنوان متن زیبا شناختی و هنری پرداخته اند.
هری برودی
عقاید و اندیشه های مهم:
-تعلیم و تربیت اساس تمام حوزه های پژوهشی و هنر خود،اساس تعلیم و تربیت است.
- او هدف عمده آموزش و پرورش را تحقق خویشتن می داند و هنر نقش مهمی به کمک در تحقق خود دارد.
- زیبا شناختی وسیله ای برای آموزش ارزش هاست.
- آموزش هنر به افراد برای درک مبتنی بر تحلیل برای توانایی انتقال احساسات در قالب تصور
- پرورش فکر و ذهن صرفا مستلزم پرورش تخیل است.
- تاکید بر کاربرد سیاسی تصور و ضرورت تربیت دانش آموزان برای رمز گشایی.
ماکسین گرین
دیدگاههای عمده:
- تاکید بر تجربیات فردی در فرایند تربیت و در نظر گرفتن آن به عنوان اقدام اخلاقی
- تاکید بر اهمیت خویشتن یابی و خود آگاهی انتقادی جوانان
- فراهم نمودن دید انتقادی در جوانان نسبت به مسایل مختلف از طریق تجارب هنری و تجارب اجتماعی.
- مردود شمردن هر نوع تصمیم گیری در مورد برنامه درسی قبل از آموزش
- تاکید بر علایق ،تجربه های گذشته و تمایلات ابراز شده دانش آموزان در تصمیم گیری.
- تاکید بر زیبا شناختی جهت پرورش و غنی ساختن تصورات دانش آموزان برای بازشناختی و بازیابی مفاهیم و برقراری ارتباط بین تعابیر و برداشت ها توسط تصورات گوناگون.
الیوت آیزنر از جمله شهیرترین و نافذترین صاحب نظر در حوزه برنامه درسی و زیبا شناختی .او معتقد است محیط ، نگرشهای هنری را شکل می دهد و تعلیم و تربیت هنری سهم بسزایی در رشد بچه ها دارد.
آیزنر از 8صلاحیت و توانایی کلیدی که از طریق تربیت هنری حاصل می گردد نام می برد که عبارتند از : درک هنری، توجه به ظرافت، راه حل های مختلف برای مسایل، توانایی تغییر دادن هدفها در طی فرایند، توانایی تصمیم گیری در غیاب قواعد از پیش تعیین شده،رشد و پرورش تخیل، توانایی برای انجام کار در محدوده یک رسانه ، توانایی دیدن چیزهایی که تا کنون از دید فرد پنهان بوده اند.
او معتقد است رسالت مدرسه وسیع تر از آن است که نحوه ی امرار معاش را به دانش آموزان بیاموزد،بلکه مکانی است که به دانش آموزان یاد می دهد چگونه یک زندگی را بسازند.
برداشت آیزنر از برنامه درسی
برنامه در سی صریح برنامه درسی پنهان برنامه درسی پوچ
آیزنر 4برداشت را که در آن تدریس یا برنامه درسی می تواند به عنوان هنر تلقی شود شناسایی کرده است:
1- کلاس درس برای معلم و دانش آموزان نوعی تجربه زیبا شناختی است
2- معلم مانند نقاشان،نوازندگان و ... است.
3- هنرمندی در تدریس نیازمند چیزی بیش از امور روتین و مواردی است که معلم با آن نیاز دارد.
4- تدریس مانند هنرها،به نتایجی می انجامد که از ابتدا قصد نشده بود.
همچنین آیزنر بین هنر و صنعت تمایز قایل می شود و صنعت را مهارتی برای رسیدن به نتایج از پیش تعیین شده می داند.اما هنر را فرایندی می داند که در آن مهارتها برای کشف اهداف در جریان امور مورد استفاده قرار می گیرد.
انتقاد و خبرگی
از دید آیزنر انتقاد جنبه ی اجتماعی و فاش کردن ادراکات خبره برای دیگران است.آیزنر انتقاد را دارای 3جنبه می داند:
-توصیفی
-تفسیری
-ارزیابی
5جنبه مختلف آموزشی مدرسه ای که توسط فرد خبره آموزشی باید مورد توجه قرار گیرد:
1- بعد قصدی و عمدی 2- بعد ساختاری یا سازمانی 3- بعد برنامه های درسی 4- بعد تربیتی 5- بعد ارزیابی
جوزه روزاریو
ترجمه و تبدیل آثار و اندیشه های ”هارولد راگ“در عرصه زیبا شناختی و برنامه درسی.
- مقایسه نظریه ”دیویی“در زمینه دانستن با نظریه زیبا شناختی ”هارولد راگ“
وانتقاد از دیویی به دلیل برداشت های کاملا محاسباتی و همچنین روش حل مساله ودر ادامه تاکید بر الگوی وابسته به مکاشفه ”راگ“
الگوی زیبا شناختی ”راگ“
- در ابتدا وجود چیزی گنگ و مبهم از دید هنرمند
- دستیابی به بینشی ناگهانی و جدید در رابطه با امر مبهم
- تسلط بر فنون
- فرایند بکارگیری فنون در شکل دهی و باز شکل دهی کار
- خود انتقادی ،نارضایتی از کار ،توجه به دقت و درستی زیاد و تغییر مداوم
الیزابت والانس
مقایسه پژوهش زیبا شناختی با پژوهش کیفی:
1- پژوهش زیبا شناختی هم به دنبال اهداف پژوهش تجربی است.
2-پژوهش زیبا شناختی در جو و فضای آموزشی امروز بسیار مطلوب است.
تاکید بر شباهت برنامه درسی و هنر و بازگو کردن نکات اشتراک آن از جمله:
-هر دو محصول و ساخته بشر هستند.
-هر دو وسیله برقراری ارتباط بین سازندگان ومخاطب هستند.
-هر دو وابسته به معنایشان برای مخاطب در هنگام مواجهه با آنها هستند.
-هر دو حد و حدودی را برای تجربه و فعالیت مخاطبشان فراهم می کنند.
- هر دو از سنجش و نقد استقبال می کنند.
- ...
-
لاندن بییر
- مجزا کردن تجربه زیبا شناختی از وقایع شخصی،اجتماعی و سیاسی آن را ضعیف و بی خاصیت می سازد.
- نظریه های نگرشی تنها بر جنبه های نمایشی و ظاهری آثار هنری تمرکز دارند.
- ارزشیابی از امور هنری تنها به جنبه های سطحی و رسمی آن محدود می شود
- تاکید بر توجه به نقش ،جایگاه و اهمیت ”ارتباطی ”هنرها
- خواهان توجه بیشتر به ابعاد زیبا شناختی در تدریس و ارزشیابی.
هویت پدیدار شناختی برنامه درسی
نسل مهاجران
پدیدار شناسی مطالعه پدیده ها ونیز نحوه تجلی یافتن و نمود آنها در تجربه و
آگاهی یا هشیاری ماست.
پدیدارشناسی هستی شناسی هم نوعی از هستی شناسی است که توضیح میدهد چگونه پدیده ها خود را در تجربیات زیست شده و در هستی انسانی متجلی می کند.در واقع پدیدار شناسی از ما می خواهد دنیا را از طریق تجربه های بدون واسطه بنگریم و به دنبال آگاهی باشیم.و جهان را درک کنیم چون معنای آن در هستی و بودن تجلی پیدا می کند.
پدیدار شناسی بیشتر ازفضا،زمان،روابط انسانی تجربه شده که ما آنها را در می کنیم و با آنها زندگی می کنیم را مورد بحث قرار می دهد.
تجربه زیست شدهLebesweit:
• تجربه زیست شده یا دنیای تجربه زیست شده را هوسرل دنیایی می داند که که به صورت طبیعی تجربه می شود در واقع همان زندگی طبیعی ما.
• نگرش طبیعی به زندگی به ملزومات و مسائل روزمره مسائل عمومی و خصوصی ما وهمچنین به جهان به عنوان وسیله یا هدف معطوف است.
• معنای زیست شده این است که فرد چطوری دنیای خودش را به عنوان دنیایی واقعی ومعنا دار تجربه و درک می کند یعنی اینکه این معانی زیست شده توسط فردی که در آن موقعیت قرار گرفته تجربه شده است.
• هرمونتیک:
• این واژه از " هرمز " ، خدای یونانی که وظیفه اش
• ابلاغ پیام های خدایان به مردمان زمینی بود ، اقتباس شده است
• کلی ترین مفهوم در پدیدار شناسی است.هرمونتیک نظریه و عمل تفسیراست
• از نظرهایدگر ایده درک وفهم هرمونتیک در تلاش است تا به امکاناتی که برای بودن دراین جهان لازم است دست یابد.هر تفسیری کاربرد خاص خود را دارد پس می توانیم بگوییم فهمیدن چیزهای اطراف و متن ها کاربرد دارند ومی توانند عملی شوند وبه کار آیند.
• تفسیر متن تلاش می کند معانی مورد نظرنویسنده را بازسازی کند از نظر او تفسیر متن در صورتی معتبر است که درباره شخصی که آن متن را نوشته چیزی بدانیم.
•
نظریه پدیدار شناسی برنامه درسی
• پژوهش پدیدارشناسی نوعی پژوهش تفسیری است که بر برداشت وتجربه انسانی تمرکز میکند در واقع پدیدارشناسی را نمی توان از هرمونتیک جدا دانست.محقق پدیدار شناس اینکه چگونه پدیده یا خود چیزها خود را در تجربه تجربه زیست شده افراد ظاهر می سازند وبه نمایش میگذارند مورد بررسی وپژوهش قرار می دهد.
قلمرو زندگی وموقعیت بیوگرافیکال فرد
• پدیدارشناس حیطه و قلمروزندگی خودش را به عنوان موضوعی مرکزی برای تمام آن چیزهایی که انجام می دهد مثل پژوهش یا تدریس فرض می کند پس به موقعیت بیوگرافیک هر فرد توجه خاص وجود دارد.وباید افراد وارد برداشت ها وشناختهایی شوند که حیات وزندگی آنها را شکل داده است.
• پدیدارشناسان برنامه درسی:
• دواین هیوبنر
• تدآئوکی
• ماکس ون منن
• دیوید جی اسمیت
دواین هیوبنر
او بیشتر به مطالعه و بررسی تجربه درونی انسان از جهان علاقه مند بود.وموضوعاتی مثل هشیاری وسیاست را مد نظر داشت.از اندیشه های عمده او زبان است او می گوید که در هنگام تدریس از طریق زبان ما با دیگران در دنیا هستیم و زندگی می کنیم یعنی در واقع ماچیزی نیستیم جز ارتباطمان با دیگران.
مفهوم دیگر یا دیگری نقش مهمی در درک وفهم هیوبنر از تعلیم وتربیت و برنامه درسی می کند.از نظر او مربی یا معلم باید به افرادی که می خواهند آنها را تربیت کنند عشق بورزند و مراقبت کنند چون جوهره تعلیم وتربیت عشق وتوجه است
تد آئوکی
به تدریس به عنوان بودن اشاره می کند.و آنچه که اساس برنامه درسی را تشکیل می دهد عبارت است از فرد وتجربه او.او بین برنامه درسی به عنوان طرح و برنامه درسی به عنوان تجربه زیست شده فرق می گذارد. پدیدارشناسان بویژه تدآئوکی اصرار دارند که تدریس نوعی جهت گیری نسبت به زندگی است
اساساً نوعی تمایز بین " تدریس به عنوان عمل کردن 1 " و " تدریس به عنوان بودن " وجود دارد .
تمرکز بر تدریس به عنوان بودن به معلم این اجازه را می دهد تا دریابد که او نه تنها موضوع درسی
بلکه دانش آموزان ، همکاران و حتی خودش را چگونه تجربه می کند . تمام این روابط در طی تجربه
زیست شده تدریس با دانش آموزان برقرار شده و توسط آنها یادگرفته می شود
ماکس ون منن
• از دید او پدیدار شناسی به معنای مطالعه جنبه های مختلف یادگیری وتدریس،بدان سان که افراددر دنیای واقعی تجربه می شوداست.
• روابط زیست شده بین بزرگسالان وبچه ها:او پژوهش را یک عامل جهت دهنده تربیتی برای خوانندگان نسبت به بچه ها می داند تا بیشتر بتوانند بر روی بچه ها و فعالیت های آنها تمرکز کنند.از نظر او صدای دانش آموزان باید شنیده شود او می گوید وظیفه پژوهش پدیدار شناختی ترمیم کردن وبهبود ودوباره سازی رابطه معمولی یا زیست شده است نگاهی که مستلزم نوعی نگاه بیوگرافیک نسبت به تجربه کودک است.
• توصیف پدیدار شناختی ون منن:فرد محقق احساس بچه ها را توصیف می کند و معلم دانش آموز را از طریق رابطه تربیتی که با او دارد می بیند.
او همچنین به تدبیر تربیتی اشاره می کند.
ویژگی های برنامه درسی مبتنی برپدیدار شناختی از نظر ون منن
v متن برنامه درسی باید دارای جهت باشد
v باید قوی باشد
v باید غنی باشد
v باید عمیق باشد.
او می خواهد درباره زندگی بچه ها فکر وتأمل بیشتری کنیم.وبرای این که ما تدبیر تربیتی داشته باشیم باید نوعی پختگی و منش اخلاقی داشته باشیم تا بتوانیم در راستای دیدگاه هایی که به آنها اعتقاد داریم در مقابل برخی چیزها مقاومت کنیم.
دیوید جی اسمیت
اسمیت بازاندیشی درباره مفهوم عمل یا کاربرد را در دستور کارش قرار داد.او می گوید از دیدگاه پدیدار شناسی پژوهش تجربی یعنی آن چیزی که تجربه شده است نه آن چیزی که بتوان آن را مشاهده وارزشیابی کرد.وپدیدارشناسی در پژوهش تجربی می کوشد تا تجربه فرد را با حفظ یکپارچگی وتمامیت آن معنا وتفسیر کند.
ما به عنوان گذشته وآینده:از نظر گادامر فهمیدن امری دیالکتیکی است که لازمه آن توضیح وروشن سازی گذشته،حال و آینده است.در واقع زبان به ما می گوید که ما درحال حاضر چه کسی هستیم،قبلا چه کسی بوده ایم و میخواهیم چه کسی باشیم.
زبان به عنوان مکان
• در این برداشت فرد از زبان در راستای جهت دهی و هدایت خود نسبت به جهان وپیدا کردن مکان یا منزل استفاده می کند.اسمیت وظیفه معلم ها را بهبود بخشیدن به آن اشکال زبانی می داند که آنها را قادر می کند تا با بچه ها به شیوه ای قابل تحمل ومناسب رفتار وزندگی کنند.در واقع تفکر وتأمل درباره زبان به معنی ساکن شدن در زبان به عنوان محل سکونت آدمی است.تعلیم وتربیت مبتنی بر پدیدار شناسی به ما این امکان را می دهد که در خانه بودن با یکدگر زندگی کنیم.
هرمونتیک از نظر اسمیت
او هرمونتیک را بیشتر در زمینه اجتماعی مورد بررسی قرار داده است وازلحاظ پدیدار شناسی هرمونتیک سعی کرده است که تلاش پدیدارشناسان برای ایجادکردن توافق اجتماعی در خصوص معناها وآشناسازی افراد با حقیقت را به تصویر بکشد.هرمونتیک همچنین علاقه مند به بررسی معنا و برداشت انسانی ومشخص کردن این امر است که چگونه می توانیم زندگی مان رامعنی دار کنیم.
هویت پست مدرن
Post structuralism
پساساختار گرایی
پست مدرن بیشتر نوعی نگرش یا طرز تفکر است
نوعی نگرش یا شک نسبت به فراروایت هاست , که از طریق ساختار شکنی
صورت میگیرد ,حقیقت را انکار نمی کند . بلکه معتقد است که حقایق متعددی
وجود دارد و برداشتها در خصوص مفاهیم دایم در حال تغییر است.با نوعی نگرش جدید به جهان سر و کار دارد آنها ساختار های سلسله مراتبی را به نقد می گیرند
گفتمان های پست مدرن :
¨ مرگ نویسنده :
با تمرکز زدایی از نوسینده این خواننده یا مفسر است که نقش کلیدی در دیدگاه پساساختار گرایی پیدا می کند . نتیجه این که یک متن به روشهای مختلف خوانده می شود و یا مورد تفسیر قرار گیرد.
¨ مرگ سوژه :
¨ سوژه پست مدرن فاقد هر گونه جوهر شخصی و قابل درک و ویژ گی از پیش تعیین شده است.
¨ خود افسانه ای : ما هرگز نمی توانیم خود را بشناسیم زیرا ما همیشه در فرایند یادگیری هستیم و به طور مداوم از بسیاری از عوامل که حتی از آنها به طور کامل آگاهی نداریم , متاثر هستیم بنابراین تصور یک ایده خاص یا یک فرد خاص غیر ممکن است زیرا همه ما ساخته و پرداخته مجموعه ای از افراد و ایده ها هستیم و نمی توانیم زمینه ها و محیط را نادیده بگیریم .
¨ زبان : زبان برای پست مدرن ها مهم است و تقریبا جایگزین عقل می شود
اندیشه و ذهن انسان باید بر اساس زبان توضیح داد. زبان از حد ابزار ارتباطی خارج می شود و صرفا یک وسیله ارتباطی نیست که مردم بتوانند با یکدیگر صحبت کنند . بلکه زبان اصولا همه چیز است . چرا که ما برحسب زبان ذهنیت می یابیم . و توسط زبان فکر می کنیم , بر حسب اینکه چگونه کلمات را ترکیب می کنیم معنای خاصی را اختیار می کنیم
برای پست مدرن روابط انسانی کاملا به زبان آمیخته است.
پیتر تابمن:
تابمن از فمینیسم و جنسیت بحث کرده بود و به ساخت شکنی مفاهیم مطرح در آن پرداخت .
تابمن وحدت و یکپارچگی که برای فمینیسم قطعی فرض شده بود مورد ساختار شکنی قرار می دهد واز تفاوت های موجود در بین گفتمان های فمینیستی به این نتیجه می رسد که نمی توان معیاری برای دست یابی به وحدت و یکپارچگی در سیاست های جنسی رسید.
تابمن معتقد است هویت یک معلم نظیر خود در نظریه لاکان به واسطه نگاه و طرز نگرش دیگران نسبت به او شکل می گیرد
و متاثر از برداشت آگاهانه و نا خود آگاهانه دیگران نسبت به آنچه که یک معلم خوب می تواند باشد , است و بدین وسیله به معلم مورد نظر منتقل می گردد و سپس این امر هنگامی که وارد حرفه تدریس می شود , به صورت امر یا هویتی نمادین در می آید.
گوتیر :
پژوهش محض یا بنیادی : در این سطح پژوهش خواه کمی باشد خواه کیفی معمولا برای تهیه و تنظیم فرضیه ها اجرا می شوند. ولی عملا برای آزمون فرضیه مناسب نیستند.
پژوهش کاربردی : آزمون فرضیه به این سطح مربوط است که در شرایطی
که منعکس کننده شرایط حاکم برمدرسه است اجرا می شود.
نظریه حرکت پاندولی:
نو آوریهای برنامه درسی و تدریس به ندرت محصول پژوهش تجربی هستند
در عوض آنها ریشه در باورها , دیدگاهها یا نظریه های متداول دارند
یکی از مهم ترین دلیل وجود پاندول آموزشی این است که در تعلیم و تربیت
قبل از پذیرش و اجرای فعالیت های جدید در مقیاس وسیع به ندرت منتظر
دستیابی به شواهد و داده های سخت می مانیم و با آن را اصلا مطالبه می
کنیم.در نتیجه نو آوری های آموزشی در مقیاس وسیع اجرا می شود و به
همان سرعتی که کشف می شوند نابود می گردند. و جای خود را به نو
آوری جدیدی می دهند که باز هو هیچ شواهدی برای اثر بخشی آنها وجود
ندارد.
ویلیام دال :
تغییرات فرا پارادایمی که توسط تعلیم وتربیت برای تمام رشته ها به ارمغان
آورده شده است . برنامه درسی را به عنوان محل اتصال رشته های مختلف
بدان حد تحت تاثیر قرار می دهد که به موجب آن نظم آموزشی جدیدی به
منصه ظهور خواهد رسید. که به موجب آن برنامه درسی توانایی تغییر را
داراست . برنامه درسی افراد را در فرایند شدن قرار می دهد و باعث می
شود که معلم و شاگرد در یک سفر اکتشافی به امید کشف به بررسی مسایل
بپردازند , بر این اساس معلم و شاگرد به صورت متقابل به کشف و درک
موضوعات و مسایل دارای تعامل هستند .
دال برنامه درسی را ویژگی هایی چون گسستگی , آشفتگی , آفرینش و خلقت
و دگرگونی می داند.
ون هونگ سو :
او بر این باور است که تائوئیسم و بودیسم همانند پساساختار گرایی ذاتا دچار تناقض و پارادکس است او می گوید در پسا ساختار گرایی ایده هویت با تفاوت جایگزین شده است که این امر به نوبه خود موجب تخریب پژوهش اتوبیوگرافیکال شده است
تجزیه و تحلیل روانی اشتباه است و داستانها درباره خود جنبه تخیلی دارند
و تجربه های ما حقیقت نیست.
بنا بر این کار کرد برنامه درسی آن است که نظام های گفتمانی ,نظیر خود
خود شکل دهی معنی دار سازی ایجاد هوشیاری تاریخی و ارتباطات ممکن در بین اجزاء و تفاوتها را جایگزین کند.
برچسب ها: برنامه درسی به سوی هویت های جدید , دکتر کورش فتحی واجارگاه
.: Weblog Themes By Pichak :.
